در این پژوهش، به تحلیل میدانهای تنش لرزهزمینساختی استان فارس، بر پایه وارونسازی سازمان یافته دادههای سازوکار کانونی زمینلرزهها به روش آنجلیه (2002) پرداخته شده است. مهمترین هدف این مقاله بررسی میزان یکنواختی رژیم تنش لرزهزمینساختی و نوع سازوکار جنبشی غالب و احتمالی گسلهای مسبب زمینلرزه در مناطق گوناگون محدوده مورد بررسی است. این روش، سه ارزیاب مهم برای تفسیر ویژگیهای زمینساختی بهدست میدهد که عبارتانداز، ارزیابهای میزان پایداری رژیم تنش، ارزیابهای تعیین درجه صحت تحلیل و ارزیابهای تعیین میزان پایداری مکانیکی تانسورهای تنش. دادههای سازوکار کانونی مورد استفاده در این پژوهش، محدودهای بین سالهای 1935 تا 2013 را در بر میگیرد. با توجه به ویژگیهای زمینساختی متفاوتمحدوده مورد بررسی، لازم دانستیم که برای دستیابی به یک تحلیل واقعبینانه از رژیم تنش لرزهزمینساختی، منطقه را به پهنههای با رژیم تنش بهنسبت مجزا و متفاوت تقسیم کنیم و سپس روش ذکر شده را برای هر پهنه به کار ببندیم. بدینمنظور، با در نظر داشتن ویژگیهای زمینساختی و لرزهزمینساختی و استفاده از بهترین روشهای پیشبینی زمینآماری خطی نااریب مکانی (کریجینگ) با متغیرهای روند محورهای تنش بیشینه (P) و کمینه (T)، پنج پهنهبا ویژگیهای تنشی مجزا تشخیص داده شد. با توجه به اینکه روش کریجینگ این امکان را فراهم میآورد که بتوان مقدار متغیر مورد بررسی را در هر نقطه دلخواه که اطلاعات آن در دسترس نیست پیشبینی کرد لذا استفاده از این روش بهمنظور تشخیص اولیه این پهنهها، موجب تسهیل و بهبود در استفاده از روش وارونسازی دادههای سازوکار کانونی در مناطق گوناگون میشود. ازآنجاکه در استفاده از روش کریجینگ هر مدلی نمیتواند مناسب باشد، بهمنظور تشخیص و استفاده از بهترین مدل کریجینگ روش اعتبارسنجی Leave-one-outبه کار گرفته شد. همچنین تحلیل خطاهای ماندهها، بهمنظور انتخاب بهترین مدل صورت گرفت. مناسبترین مدل از بین انواع روشهای موجود کریجینگ بهمنظور پیشبینی روند محورهای تنش در کل استان فارس به کار گرفته شد. براساس نتایج پیشبینی مکانی و ارزیابی مناسبت مدلها روش کریجینگ عام بهترین نتایج را برای پهنه بندی اولیه بهدست داد. براساس نتایج کریجینگ عام، پنج پهنه اولیه در استان فارس شناسایی و روش وارونسازی دادههای سازوکار کانونی در این پنج پهنه به کار گرفته شد. نتایجتحلیل نشان میدهد که سوی میانگین محورهایتنش اصلی بهینه شده استان فارس، تغییرات زیادی نداشته و در جهت NNE-SSWN21Eتا N34E) است و با روند عمومی همگرایی بین صفحه عربی و ایران مرکزی مطابقت دارد. پایداری و یکنواختی رژیم تنش، از پهنههای شمال غرب (محدوده سامانه گسل برشی کازرون) و جنوب شرق محدوده، به سمت پهنه جنوب غرب استان افزایش پیدا میکند. یکنواخت نبودن رژیم تنش، دلالت بر ناهمگنی و نامتجانسی سازوکارهای جنبشی گسلهای لرزهزا و توزیع تنش، در مناطق یاد شده دارد. سازوکار جنبشی غالب گسلهای محدودههای شمال غرب و جنوب شرق محدوده از نوع برشی امتدادلغز است و حرکتهای معکوس و تا حدودی نرمال، در رتبه بعدی قرار گرفتهاند و به سمت پهنه جنوب غرب، گسلها تمایل زیادی به سازوکار جنبشی معکوسدارد و سازوکارهای امتدادلغزی و نرمال در جایگاه بعدی قرار میگیرند.